نتایج جستجو برای عبارت :

بهارم کنارت

کنارش خودت باشی درست مثل وقتی که رژت پاک شده و اون بگه ناز ترین دختری هستی که وجود داره.
حتی وقتی استرس حال بدت رو داشتی و میتونستی توی خونه استراحت کنی ولی به عشقش اومدی که ببینیش چون دلت براش پر میکشید.
وقتی بعد از 2 ماه و نیم دیدیش قربون قد و بالاش بری و بهش ببالی.
دستتو ببوسه و قند تو دلت آب شه واسه این حرکتش. 
کنارت حالم خوبه کنارت خود خودمم کنارت امنیت دارم کنارت آزادم منو با همه چیزی که هستم و قبول دارم قبول داری و مطمئن باش قدرتو میدونم از
کاش اون روز هیچی بهم نمیگفتی..
کاش میزاشتی با همون طرز فکر و حسی که بهت دارم کنارت بمونم و تو خوشحالیا و غم هات کنارت باشم.
حد و مرز های من مشخص نیست..میزان خط قرمز من چند متر اون طرف بود..
اما تو یه دفعه اومدی..پاتو روز گاز گذاشتی و از اون خط لعنتی عبور کردی..
ادامه مطلب
باغ و بهارم، در خزانی زرد، برگرد
گرمایِ عمرم، در هوایی سرد، برگرد
 
عمر گران، بی دیدنِ رویت هدر شد
هجران، چه خاکی بر سر ما کرد، برگرد
 
از معصیت ها، عاقبت رنگِ سیاهی...
سایه به روی شهرمان گسترد، برگرد
 
دوریِ از خورشید، در دوران تاریک
غم را میان سینه ها پرورد، برگرد
 
خسته شدی از دست ما؟! العفو، العفو
خسته شدیم از دوری ات، برگرد، برگرد
 
برگرد تا یاری کنی خیرالنسا را
زهراست تنها و چهل نامرد... برگرد
 
آقا قسم بر ناله ی " فِضه خُذینی"
آقا قسم بر سین
متن آهنگ
عشق یعنی روز های طلایی یه شب خوب دوتایی
من کنارت بیقرارم بی قرارم
عشق خودتی با موی مشکی نگم از تو خود عشقی
من کنارت بیقرارم بیقرارم
ای وای از تو دلشو ندارم بری
من مگه میذارم بری امشب
ای وای از تو من تو کجا میبری
کاشکی تو بمونی نری امشب
ای وای از تو دلشو ندارم بری
من مگه میذارم بری امشب
ای وای از تو منو تو کجا میبری
منبع : رز موزیک
یکهووو هوای کربلاا را میکنی...
دلت آشووب میشود..
درست لحظه وداع از حرم، گوشه ای را پیدا کرده بودی که طلایی گنبد توی چشمت باشد.
بتوانی هی نگاه کنی و هی اشک بریزی و التماس کنی که مباداااا چشم هایت دیگر.... 
وسط اشک هایی که بی اختیار بر روی صورت  پایین میاید خادم سیاه چهره و بلند قد حرم را دیدی که با حرکت دستش همه آدم هایی که کنارت ایستاده بودند را حرکت میداد که اینجااا محل توقف نیست. حرِّک خانوووم...
دلت میخواست زمان بیشتری طول بکشد تا به طرف تو بیاید
دانلود صوت شعر با نوای حاج آقا منصور ارضی
باغ و بهارم، در خزانی زرد، برگرد
گرمایِ عمرم، در هوایی سرد، برگرد
 
عمر گران، بی دیدنِ رویت هدر شد
هجران، چه خاکی بر سر ما کرد، برگرد
 
از معصیت ها، عاقبت رنگِ سیاهی...
سایه به روی شهرمان گسترد، برگرد
 
دوریِ از خورشید، در دوران تاریک
غم را میان سینه ها پرورد، برگرد
 
خسته شدی از دست ما؟! العفو، العفو
خسته شدیم از دوری ات، برگرد، برگرد
 
برگرد تا یاری کنی خیرالنسا را
زهراست تنها و چهل نامرد... برگرد
 
آقا
دانلود آهنگ عاشقانه و دلنشین امشب میخوام بمونم من تا صبح کنارت / توام بخندی برا من دوباره بخونم برات با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang emshab mikham bemonam man ta sobh kenaret
دانلود آهنگ امشب میخوام بمونم من تا صبح کنارت / توام بخندی برا من دوباره بخونم برات
این آهنگ زیبا را گوش کنید و لذت ببرید
امشب میخوام بمونم من تا صبح کنارت این دریا با تو چه حالی داره بارون بباره بارون بباره
توام بخندی برا من دوباره بخونم برات نگات تو نگام چش
دانلود آهنگ عاشقانه و دلنشین امشب میخوام بمونم من تا صبح کنارت / توام بخندی برا من دوباره بخونم برات با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
Ahang emshab mikham bemonam man ta sobh kenaret
دانلود آهنگ امشب میخوام بمونم من تا صبح کنارت / توام بخندی برا من دوباره بخونم برات
این آهنگ زیبا را گوش کنید و لذت ببرید
امشب میخوام بمونم من تا صبح کنارت این دریا با تو چه حالی داره بارون بباره بارون بباره
توام بخندی برا من دوباره بخونم برات نگات تو نگام چش
خانه را تکاندم
منتظر بهارم
زمستان با کرسی از خانه ی ما رفت
آسمان های های گریه کرد از صبح تا چند ساعت پیش که خوابش برد
دیگر نمیترسم
نه از زوزه های سگ ها،درشب
نه از رعد و برق و آسمان قلمبه ها
و این یعنی تو نیستی،تو تمام شدی،یک توهم قشنگ و دوست داشتنی و تلخ
 
متن آهنگ غریبه احسان خواجه امیری
کجای سکوتت به غربت رسیدیچه جوری ببینم ازم نا امیدیغریبه نبودم که بی اعتمادیمن اونم که یک عمر بهش تکیه دادیقراره که بی هم به چی رو بیاریممن و تو به جز هم پناهی نداریمبیا سمت من باش تو جنگ با درونمکمک کن کنارت غریبه نمونمکمک کن کنارت غریبه نمونم
ادامه مطلب
تو در دنیای من مفهوم رستاخیز بودیمن ایران و تو با بی رحمی ات چنگیز بودیبه قدری گریه کردم در وجود آبی نماندهکویری تشنه ام گاه ابر باران خیز بودیمرا هر گاه دیدی تیری از چشمت روان گشتبه یک دم قاتل و مسیحا نیز بودیبه فصل سرد تنهایی مرا خو داده بودیبهارم رابه یغما برده ای پاییز بودیاگر جانی بلای جان من هم می شوی دوستبرای زیستن چاره و دستاویز بودی#الهام_ملک_محمدی
دانلود آهنگ بابک جهانبخش از خوشی میمیرم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * از خوشی میمیرم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , بابک جهانبخش باشید.
دانلود آهنگ بابک جهانبخش به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Babak Jahanbakhsh called Az Khoshi Mimiram With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ بابک جهانبخش به نام از خوشی میمیرم
هر کسی عاشقه حال منو میدونه بذار کل دنیا بهم بگن دیوونه بهم بگن دیوونهبذار همه بگن
دلم هیشکی کنارت نیست، سرکن با خودت
زیر و رو شو، دنیا رو زیر و زبر کن با خودت
 
وقتی می‌بینی خودت داره کلافت می‌کنه
ازخودت پاشو، خودت باش و سفر کن باخودت
 
هر زمستون پیش از این که ریشه پابندت کنه
شاخه‌تو بردار و تمرین تبر کن با خودت
 
یا بساز و دونه دونه مرگ برگات‌و ببین
یا بسوز و جنگلی رو شعله‌ور کن با خودت
 
_محمد زارعی 
دلم هیشکی کنارت نیست، سرکن با خودت
زیر و رو شو، دنیا رو زیر و زبر کن با خودت
 
وقتی می‌بینی خودت داره کلافت می‌کنه
ازخودت پاشو، خودت باش و سفر کن باخودت
 
هر زمستون پیش از این که ریشه پابندت کنه
شاخه‌تو بردار و تمرین تبر کن با خودت
 
یا بساز و دونه دونه مرگ برگات‌و ببین
یا بسوز و جنگلی رو شعله‌ور کن با خودت
 
_محمد زارعی 
بهار که رفتن اسفند و
آمدن فروردین نیست!
بهار یعنی
جای بوسه‌های مردی
که تو باشی
روی گونه‌های زنی
که من باشم
شکوفه بدهد!
"فاطمه بهروزفخر"
........................................................................................
بهار...با طراوت و زیبایی اومد....اومد که برامون یه ورق تازه باشه.....سالگرد بله برونمون.....امشب دوباره مثل سال قبل بی قرارم....بی قرار خواستنی از جنس تو...بی قرار اتفاق شیرینی که یازده فروردین برامون رقم خورد.... پارسال امشب رو با هم بودیم....شب قبلش هم شام رو بعد کلاس آ
ترک تریاک لبت کردم، خمارم میکُشد،
تا ز دی گردم جدا، یاد بهارم می کُشد.
از تنم رفته مدارم، از کفم دار و ندار،
در به در از در بدر دور از دیارم میکُشد.
پستی و شیب جهان گاهی فشارم میدهد،
دم به دم پست و بلندی فشارم میکُشد.
نابکاری با عیاری کار را بیکاره کرد،
پیش ناکس زاره کردم، زاره زارم میکُشد.
گل بکشتم، گل نوشتم در ره فردای عشق،
عشق من از خار راهم کرده خوارم میکُشد.
مرگ بیچاره چو من بود و دگر چاره نداشت
مرگ بیچاره مرا چاره ندارم، میکُشد.
دانلود آهنگ جدید شهاب مظفری به نام خودت
Download New Music Shahab Mozaffari – Khodet

دانلود آهنگ با کیفیت 320
دانلود آهنگ با کیفیت 128
متن آهنگ خودت شهاب مظفری
بزن قیچی به عکسایی که برعکس تو خوشحالن
به عکسایی که روی شونه هات دست منو دارن
بزن بیرون برو اما نمیدونی کجا میری بکش کبریت زیر من خودت آتیش میگیری
خودت این زندگی رو ساختی حالا خرابش کن اگه آوارگی رو دوست داری انتخابش کن
درارو باز میزارم بره عطرت از این خونه خیالت تخت چیزی از تو پیش من نمیمونه
کی تنهاییاتو
بسم الله الرحمن الرحیم 
بازبهارم
ارزوهاینهانم 
دلسپردهیجاودانم
دلداربیقرارم 
وایبهارم
بازباتومیسرایم 
تابدانممیکشمهردماینعشقرابرسرایام
تصنیفشیواینسیمرامیچکانمبردامانبهارم
ایسروهستیزیبایمناینغمهجاندارمن
ایشهیدخوشخراممنبماندراینبهارجانانجهانمن...
ایاوایهمنوایدلربایمن 
ایحوریبهشتاردیبهشتمن 
ویزیبایبیهمتایخردادمن
ویرفیقشفیقباوفایمن
ایلالهیداغدارعشقمن 
بماندرروحپاکوبیهمتایمن 
ایسیبممنوعهیباغنامیرایام 
ایعاشقانهیآر
بسم الله الرحمن الرحیم
بازبهارم
ارزوهاینهانم 
دلسپردهیجاودانم
دلداربیقرارم 
وایبهارم
بازباتومیسرایم 
تابدانممیکشمهردماینعشقرابرسرایام
تصنیفشیواینسیمرامیچکانمبردامانبهارم
ایسروهستیزیبایمناینغمهجاندارمن
ایشهیدخوشخراممنبماندراینبهارجانانجهانمن...
ایاوایهمنوایدلربایمن 
ایحوریبهشتاردیبهشتمن 
ویزیبایبیهمتایخردادمن
ویرفیقشفیقباوفایمن
ایلالهیداغدارعشقمن 
بماندرروحپاکوبیهمتایمن 
ایسیبممنوعهیباغنامیرایام 
ایعاشقانهیآرا
دیروز یه متن بلند و بالا نوشتم که همش پرید به خاطر سرعت کم اینترنت :/بعدشم دیگه حوصله نداشتم دوباره بنویسم. شاید چون کلا از دنده چپ بیدار شده بودم. 
انتشارات جنگل تخفیف زده تا بیستم. فکر کنم پنجاه درصد تخفیفش هست منو مهام دو تا کتاب زبانی که میخواستیم رو سفارش دادیم من که امریکن انگلیش فایل جلد بعدیشو خریدم مهام یه کتاب زبان آلمانی خرید. کلی ذوق دارم دوست دارم زودتر بیاد و این که زودتر کتابمو تموم کنم برم سراغ این. 
دیروز کلا بی حوصله بودم و کا
-چه بَد عیدی شد این
از صد عزا بدتر، چه بد عیدی
همانکه گفته بودم
بی تو خواهد شد، همان! دیدی؟
مبارکباد می‌گویند و می‌خندم به تلخواری
که باغم گشته بشقابی، بهارم سبزه‌ی عیدی
نهال ریشه سوزم را چه حاصل از بهار، آخر؟
گرفتم سبز شد در باغتان هم سروی و بیدی
گرفتم روز هم نو شد چه خواهد داد این نوروز؟
به من، یا هر زمان فرسود چون من کهنه نومیدی
به روز خویش شب می‌گویم و بدتر که جز با تو
توافق نیست آفاق مرا با هیچ خورشیدی
پشت همین سه نقطه ها میمونه...
کنارت میمونم حتی اگه...
.
دوست داشتنت را جار نمیزنم!
میترسم از شکستن سکوت شب
میترسم حواسِ ماه، پرت ماهِ من شود!
میترسم از چشمک ستاره ها
از زمزمه ی باد در گوش ابر ها
میترسم از تو بگویند باهم
و من تو برای خودم
و فقط برای خودم میخواهمَت...!
دوستت دارم چنان سان که بی آنکه ببینمت
بی آنکه ببوسمت ، بی آنکه لمست کنم
و طنینِ نفسهایت را 
در آسمان اتاقم حس کنم؛
از فاصله ها دلواپسانه
در کنارت ایستاده ام
تو کجایی...؟
تو کجایی...؟
#امید_آذر
پ.ن1:
مثلا بعد از چند ماهی که ندیدیش یکی رو تو قد و شمایل اون ببینی که ده ها متر باهات فاصله داره و داره دور میشه و تو هیچ وقت بهش نرسی
خدایا بزرگوارا نکند ما به تماشای جهان آمده ایم؟؟؟؟
همیشه خدا همین بودم !
از بچگی عاشق حفظ غزل های حافظ بودم..حتی اگ ی جاهایی متوجه منظور دقیق واژه های چیده شده نمیشدم..
ذوق زدگی سر حفظ فلان شعر و بیت عادت هفتگی ام بود..
دفتری داشتم با اسم دفتر شعر های حفظ شده!
هنوز هم همینم
عاشق فلسفه و عرفان و عشق! 
بعد از اتمام یک متن نه چندان شاید منطقی انقدر ذوق میکنم که انگار در عرش آسمان در حال پروازم! :)
هنوزم مثل همیشه عاشق شکلات تلخم ب همراه شیر قهوه
هنوز هم عاشقِ دست های کوچولوی نرم و لطیف بچه هام
و بوی لپ ه
هر اتفاقی بیفته من بخاطر همه تلاش هایی که همه این سال ها کردی همه بالاپایینایی که تجربه کردی همه اتفاقایی که پشت سر گذاشتی محکم محکم بغلت میکنم بهارم :)فردا حواستو حسابی جمع کن 
فردا نذار هیچی جلوی موفق شدنتو بگیره 
هرچی بلدی بزن و برگرد 
تو بخاطر بهار بودنت عزیزی 
هیچوقت خودتو با هیچکس مقایسه نکن حتی گذشته خودت فقط سعی کن الان کاریو انجام بدی که فکر میکنی حال دلتو بهتر و بهتر میکنه و کیف میکنی باهاش 
برات بهترین بهترین و بهترین ارزوهارو دا
من او را از خودش هم گرفته بودم.
نمی خواستم او را به معنای عام تصاحب کنم.
تمام خواسته ام داشتنش بود.
می خواستم او را فقط برای خودم نگه دارم
و ذره ذره کشفش کنم.
هیچوقت تکراری نمی شد.
هر بار چیز جدیدی از میان حرف ها و رفتارش
کشف می کردم.
فکرش را بکن.
کسی که بارها توی کافه کنارت نشسته
و با تو شیرکاکائوی داغ خورده،
ناگهان بفهمی از شیرکاکائو و بوی مسخ کننده اش متنفر است.
 
معصومه باقری
حاصل من شده سبز و دگرم از چه بود ترس و هراس ای یار؟
.
.
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

+فایل موزیک رو می بینید؟ اگر براتون باز نمیشه صد حیف..
دانلود آهنگ گرشا رضایی مو مشکی
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * مو مشکی * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , گرشا رضایی باشید.
دانلود آهنگ گرشا رضایی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Garsha Rezaei called Moo Meshki With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه گرشا رضایی به نام مو مشکی
عشق یعنی روز های طلایی یه شب خوب دوتایی ...من کنارت بیقرارم بیقرارم عشق خودتی با موی مشکی ...نگم از تو خود عشقی من کنارت ب
من در خط به خط دفتر چشمان تو یک دنیا مکر و حیله‌ی عاشقانه می‌بینم!
گویا که مردمک چشمانت دانه، پلک و مژ‌ه‌هایت دام و چشمان من بی‌تاب هم صید...
.
پی‌نوشت: تا میای که خودت رو قانع کنی که سمتش نری، آروم آروم از کنارت رد میشه و میگه که من هنوز هستم! اگه میتونی منو بگیر!!!
پی‌نوشت: به قابلیت تشخیص فقط با احساس حضور رسیدم!
با یه عالمه حس قشنگ اومدم، من امروز خوشحال ترینم، پر از انرژی ام، 25 اسفند 97 من یه تصمیم مهم و خاص گرفتم و امروز یه سالگیشو جشن گرفتم، یه جشن معنوی خیلی باشکوه :)نبات بهت قول میدم 25 اسفند های زیادی رو کنارت بمونم و دوتایی دست تو دست هم جشن بگیریم، دوستت دارم نبات :)تولدت مبارک من :)
بلوچستان تو ای زیبا دیارم ، تو را از جان و دل من دوست دارمتو را ای سرزمین پاک بازی ، همیشه همدم و همراه و یارمتو را در لوح دل با جوهر خون ، به رسم الخط زیبا می نگارمتو را ای بی کران دریای عشقم ، چو موجی پر خروش و بی قرارمبود هر سنگ تو مانند گوهر ، بود خاک تو چون باغ بهارمحیاء و غیرت فرزند این خاک ، بود گنج گران و افتخارمبلوچستان ما هویت ماست ، من این نعره ز جان و دل بر آرمبلوچستان نامی ماندگار است ، صدای مردمش باشد عیارمبلوچستان بلوچستان بمانداگر
از تمام توانم استفاده می کنم تا وقتی یکی برام حرف می زنه درست جوابشو بدم، حرفشو قطع نکنم، بذارم آروم شه، طرفشو بگیرم و چیزایی مثل این... ولی وقتی بوی دروغ می آد، وقتی بوی اغراق می آد، وقتی بوی حرف مفت می آد و من چون حقیقتو می دونم و دیگه حال و حوصلم نمی کشه به حرفات گوش کنم، نمی تونی بهم تهمت دوست بد بزنی نمی تونی بگی کنارت نبودم در شرایط سخت نمی تونی بگی نمی تونی نمی تونی...
خوش اومدی به دنیا نفس من..
فرشته کوچولوی بهشتی..
یه ماه زودتر زمینی شدی
و حالا دو روزِ کنارت عشق میکنیم..
هنوز باورم نمیشه میتونم بغلت کنم.. نگاهت کنم..
زندگی منی..
زهراسادات قشنگم..
لحظه لحظه خداروشکر میکنم که تا اینجا هوامونو حسابی داشته..
دوستت دارم.. قد تموم دنیا..
.
به تاریخ تولدت چهارشنبه.هفده.بهمن.نودوهفت.
شاید باید تمام این سال‌ها را تجربه می‌کردم تا جایی در مسیر زندگی، با تو برخورد کنم.روزی که پیدایت کردم درست شبیه همان زمانی بودی که گمت کرده بودم! ترسیده و زخمی.تصویرت مدتها بود از ذهنم پاک شده بود اما چشمانت را شناختم.دوباره با چشم‌هایی برخورد کردم که امن‌ترین و البته غمگین‌ترین نگاه جهان را داشت، امن چون همیشه منتظرم بوده و غمگین از گمشدگی طولانی‌اش.به سمتت آمدم، همان لحظه تمام زندگی‌ام را مرور کردم و تو را دیدم که در هر خاطره‌ای حضور
گفته بودم دوست دارم به شهرم بیایی و برای دختران هم شهری ام برادری کنی... آمدی و حالا دقیقا یکسال است که برادری را در حقشان تمام کردی... دخترانی که در کنارت رشد کردند و وارث ارثیه ی حضرت مادر شدند...همان چادری را میگویم که دم شهادتت با تمام وجود بغل کردی ... 
ادامه مطلب
یک شب میاد که تو کنارمی. وقتی شب شده، آسمون پر ستاره‌تر از همیشه‌ست و خدا روی دنیا، پتوی سیاه کشیده و همه خوابیدن. تو دل کوهستان اما، با نورِ مهتاب روشنه. دره‌ها، صخره‌ها، رودها... وقتی همه‌ تو خوابِ نازن، کنارت دراز میکشم و زل میزنم به سبزِ خوشرنگِ چشات. صدای زوزه‌ی گرگ از دلِ دره های عمیقِ کوهستان بلند میشه. مچاله میشم تو بغلت. از همه‌چیز، موی من و چشم تو و فضا و رویا، بوی کاجِ قطع شده میاد و خواب، ما رو هم میبره.
متن آهنگ جدید شاهین میری به نام وقت رفتن
ترانه و موزیک: ایمین, تنظیم: هومن آزما
Download New Music Shahin Miri – Vaghte Raftan
متن ترانه شاهین میری به نام وقت رفتنبا خودم گفتم برگردم تا برگردیهر کاری تونستم کردم تا برگردیروزای تلخمو تنهایی شب کردممن تا جایی که میتونستم صبر کردمتازه قلب من کنارت آروم گرفته بودوقت رفتنت تو خونه بارون گرفته بودتازه داشت دلم دوباره پا میگرفت که تورفتی و هنوز نمیدونم واقعا چطوراین همه سال رد شد اما من هنوز همون جوری میخوامت عمق عش
توی تصوراتم،
همیشه یه نیمه شب رو تصور کردم ،
که ساعت از ۱۲ گذشته...
نشستی و من
با دوتا فنجون #شکلاتِ_داغ
میام کنارت...
همونجور که موهای بلندمو دست میکشی 
دستات رو باز میکنی تا منو به خودت نزدیک تر کنی،
لبخند میزنی.. منو به خودت میچسبونی...
دراز میکشم
سرمو میزارم روی پات و با چشمهای بسته،
از سالهایی میگم که چقدر بهمون سخت گذشت..
وتو
از سالهایی میگی.. که چقدر قراره خوشبخت بشیم...
:)
 
عشق که تو باشی ، پاهایم کنارت می مانند ، با تو قدم بزنند !من در شهر گمم !تو که باشی ، دست هایم می مانند کنارت تا شعر شوی !من ، گمم !تو عشق باشی چشم هایم مات تواند و  با من راه نمی آیند !من گم شده ام ! وقتی هستی فکرم پیش توست و من در شهر ! از وقتی تو را عشقم صدا می زنم ، من در شهرم؟کنار توام ؟نه !آری !انگار عاشقم !منِ توام !
#حامد_نیازی
چه زود گذشتند شبهایی که برای خوابوندنت باید گاهی حتی تا یک ساعت کنارت می موندم و دذ آغوشم نگهت می داشتم، برای خسته نشدنم و بهره بردن بیشتر هردومون نذر سوره قدر و صلوات حضرت زهرا و... میذاشتم، چقدر دوست داشتم کل قرآن رو در گوشت بخونم...
فرصت ها مثل ابرها در گذر هستند
برای منی که عجیب و غریب های دردناک زیادی رو تجربه کردم از مادری، تو یک آیه ی مصوری، که فرستاده ی بی واسطه ی خدا می دانمت...
⛈ • + برای "تو"
و نه تنها یک "تو" وجود ندارد
"تو" های دیگری زیادی هستن و اون
"تو" ها خودشون میدونن کی ان.
 
میدونن چطور ساعت های بیشماری رو
با فکر کردن بهشون سپری کردم 
و حتی بیشتر در موردشون نوشتم
و این تمام کلماتیه که بهشون نگفتم
 
پس برای "تو" اگر داری اینو میخونی
بدون من تا زمانی که بخوای کنارت میمونم
اینجا توضیح میدم
بخشی از افکارم رو.
ادامه مطلب
نوشت
"اولین صبحی که کنارت بیدار شدم رو یادمه، موهات توی دماغم بود....
....
......
.....
..تو تجربه ی شیرین منی. خواستم که بدونی"
دلم ضعف کرد واسش
ولی فقط نوشتم مشهدم
گفت نمیتونم برسونم خودمو
گفتم میدونم
.
.
اینجوری تحمل بقیه ی روزا سخت تر میشه
ما هرسال میومدیم مشهد. ولی این مشهد ردپای یه آشنا رو تو خودش داره
خیابوناش دلتنگم میکنه
مثل خیابونای ولیعصر
دلم نمیخواد غیر حرم جای دیگه ای باشم
دلم نمیخواد بهش فکر کنم
ولی نمیتونم
نمیتونم..
شده گیر کنی بین حرفای گفته و نگفته من الان تو بدترین حالت ممکن این حالتم
:/// وقتی دعا میکنی که ای کاش اون چیزایی که دیدی فقط یه رمز باشه بین
خودشو و خداش و واسه ی خداش ://هی دیگه بهتر از این نمیشه البته که میشه
هزارفرسنگ دوری میشه دلتنگی میشه و بازم سکوت میشه خدایا یعنی میشه؟؟ چه
تقدیری رقم بخورد که من با همه ی این خیال هایم واقعی شوم بودنم کنارت (ات
پایان کلماتم را با شک و تردید میگذارم چون میدانم ممکن است همه چیز تغییر
کند )
تازه دارم میفهمم واقعا ما با همون ارتباطات کم و زیادی که داشتیم زنده بودیم،اینکه تو خیابون با خیال راحت قدم بزنی و به آدمایی که از کنارت رد میشن لبخند بزنی ،خرید کنی ، تو خیابون ساندویچ کثیف بخوری و هیچ ترسیم تو دلت نباشه که یه ویروسی هست که میتونه جونتو بگیره،اینکه وقتی عزیزاتو میبینی محکم بغلشون کنی .دلم برای همه چیز تنگ شده دلم برای یه زندگی عادی و روزمره داشتن هم تنگه ،حسرت به دل نمونیم امیدوارم.
تازه دارم میفهمم واقعا ما با همون ارتباطات کم و زیادی که داشتیم زنده بودیم،اینکه تو خیابون با خیال راحت قدم بزنی و به آدمایی که از کنارت رد میشن لبخند بزنی ،خرید کنی ، تو خیابون ساندویچ کثیف بخوری و هیچ ترسیم تو دلت نباشه که یه ویروسی هست که میتونه جونتو بگیره،اینکه وقتی عزیزاتو میبینی محکم بغلشون کنی .دلم برای همه چیز تنگ شده دلم برای یه زندگی عادی و روزمره داشتن هم تنگه ،حسرت به دل نمونیم امیدوارم.
یادم بنداز برای یه خرس تدی بخرم...برای زمانی که اوضاعت خوب نیست ، شرایطت پیچیده است، من به نظرت محرم اسرارت نمیام، بقیه ی خانواده مون تو و دردسرت رو نمیبینن و از درجه ی اهمیت افتادی و هیچ رفیق حسابی دور و برت ندارییادم بنداز به خرس تدیت احترام بزارم، وقتی از من مادر تر میشه برات تو شب هایی که محتاج بودن یه نفر کنارت بودی
کاش این ماجرا به سر نیاید...
نگاهم کن، ببین یابن الحسن(عج) احوال زارم راببین از درد دوری چشمهای اشکبارم را
ببین آقا ز درد دوریت بیخود شدم از خودغم دوری تو برده ز کف صبر و قرارم را
به مانندم کسی از جام هجرانت ننوشیدهکه من عمریست می نوشم غم هجران یارم را
اگر سر زد خطایی از من عذرم را پذیرا باشز هجران تو از کف داده ام چون اختیارم را
بدون روی تو دنیا برایم چون جهنم شدببین بی روی تو تاریک چون شب روزگارم را
شب و روزم چنان آمیخته شد با هم آقا جانکه گم کردم میان روز و شب، لیل و نهارم
اومدنش طول کشید، خوابم برد
بیدار شدم دیدم خوابیده کنارم
همینجوری نگاش میکردم یه دفعه چشماش رو باز کرد 
گف خوبی؟
گفتم اره
گف چیزی نمیخوای؟
گفتم نه
گف مطمئن؟
گفتم بغل
.
.
انقدر کیف میده وقتی خوابه دستاشو بگیری بچسبونی به صورتت چشماتو ببندی برای همیشه کنارت تصورش کنی
.
.
گف تو شبا کلا نمیخوابی نه؟
خواستم بگم حیف نیس شبایی که کنارتم رو بخوابم؟
به جاش گفتم دیشب که خوب خوابیدم..
.
.
حرف زدن باهاش خوبه
بچه بودم قبلا،
من فقط میخوام رو بودنم حساب باز کنه
۲۶ در حال آمدن است و من نمی دانم چگونه بهت تبریک بگویم که تمام احساسم را در آن خلاصه کنم.
۲۶ در حال آمدن است و من می خواهم در آمدنش کنارت باشم اما مقابل روزگار ناتوانم.
۲۶ در حال آمدن است و من نارحتم که نمی توانم در آن روز تو را در آغوش بگیرم و تبریک بگویم.
۲۶ در حال آمدن است و من هنوز کادو نگرفتم، گشتم ولی هنوز چیزی نیافتم که بتواند تمام دوست داشتن مرا بیان کند.
۲۶ در حال آمدن است و من هنوز در انتظار شنیدن دوستت دارم هستم.
به نام او...
دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست...
دیروز و امروز روز های خوبی نبودن.بیرون رفتم و یکی از دوستامم دیدم ولی خوب نبود.
یه ترسی از همین الان هست تو وجودم.نمیدونم البته ترسه یا نگرانی یا چی.انگار فقط میخوام ازش دور بشم.
دلم تنگ شده برای تو!برای کوچیک ترین حرکات توی صورتت موقع عکس گرفتن و اما میترسم از دیدنت!!
کم میبینمت.خیلی کم؛کم حرف میزنیم؛کم پیش همیم؛سرشلوغی هات زیادن
و منم خیلی حساسم!
دلم میخواد بعد کلی دور بودن حداقل یه هفته دل سییر بب
یک روز می ایی که من دیگر دچارت نیستم 
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم 
یک روز می ایی که من نه عقل دارم نه جنون 
نه شک به چیزی نه یقین مستو خمارت نیستم 
شب زنده داری میکنی تا صبح زاری میکنی 
تو بی قراری میکنی من بی قرارت نیستم 
پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد 
گل میدهی نو میشوی من در بهارت نیستم 
زنگار هارا شسته ام دور از کدورت های دور 
ایینه ای روبه توام اما کنارت نیستم 
دور دلم دیوار نیست انکار من دشؤار نیست 
اصلا منی در کار نیست امنم
هجده‌سالگی، گم و گور بودم. حسابی گم و گور. برای همین وبلاگ زدم گمانم. یک خانه‌ای که باشد و من همینطور همه‌جایش بچرخم. 
هرروز آمدم اینجا و هزارتا کارِ مسخره کردم. هرروز آمدم اینجا و هزار راهی که می‌رفتم را تعریف کردم. هرروز آمدم اینجا و چرخیدم، رقصیدم، گریستم، تماشا کردم، شنیدم، قدم زدم. و بدون این که بفهمم، توی این رفت و آمدها خودم را پیدا کردم. بدون اینکه کار سختی از روی راهنمایی انجام بدهم، مسیرم روشن شد. رفتم و رفتم و رفتم و یک جایی، فکر کر
آغوشتو به غیر من به روی هیشکی وا نکن
منو از این دلخوشی و آرامشم جدا نکن
من برای با تو بودن پر عشق و خواهشم
واسه بودن کنارت تو بگو به هر کجا پر میکشم
منو تو آغوشت بگیر آغوش تو مقدسه
بوسیدنت برای من تولد یک نفسه
چشمای مهربون تو منو به آتیش میکشه
نوازش دستای تو عادته ترکم نمیشه
فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جابذار
به پای عشق من بمون هیچ کسو جای من نیار
مهر لباتو روی تن و روی لب کسی نزن
فقط به من بوسه بزن به روح و جسم و تن من
دلم گرفته از اینکه نه اونقدر خوب انتخاب کردم که راحت باشم نه اونقدر خوبم که ناراحت نشم...
زینبم
چه مادرت زنده باشه کنارت چه نباشه، از خانواده ی پدرت فاصله ی منطقی ای بگیر
صله رحم کن
بی حرمتی نکن
احترام به والدین پئرت بگذار
ولی از عمه ها و عمو هات و مادربزرگت فاصله ای بگیر که نتونن زیاد بهت نردیک بشن
من از نزدیکی شون اذیت و آزار دیدم
کسانی که با حرفهای نفاثات فی العقد گونه شون، همسر تحریک پذیرم رو بارها و بارها و بارها تحریک کردن...
امروز که از سرکار برمیگشتم مثل روزهای گذشته بیرون حرم چندین نفر سجاده پهن کرده بودن و نشسته بودن روبروی حرم تو همین چندقدم که تا جای ماشین پیاده میرم 3 نفر از من سوال کردن صحن ها هنوز بسته ان؟ و من گفتم آره متاسفانه 
از تو ماشین مغازه ها رو نگاه میکردم یهو یه لباس فروشی دیدم و یادم اومد چند وقته خرید نرفتم و چقدر دلم تنگه که بی دغدغه تو بازار راه برم و خرید کنم.
از پنجره خونه کوه سرسبز و میبینم؛ من عاشق رنگ سبز بهارم یک رنگ سبز نو و تازه و هر روز
خب راستش من اصلا بهارنارنج نخوردم تا حالا :دی
نمیدونم چه طعم و خاصیتی داره ، ولی وقتی داشتم فکر میکردم اسم اینجارو چی بزارم که حس حال این دوره از منُ خوب منتقل کنه ، این اسم به ذهنم رسید . ما تو شهر بهارنارنج زندگی میکنیم . اولین شهری که زندگی مشترکمون ُ توش شروع کردیم ، من عاشق بهارم و همیشه هم دوست داشتم یه دختر داشته باشم اسمش بهار باشه :)) خب پس همه اینا دلایلی شد که بهارنارنج تمام حس من رو برسونه،به نظر من که بهارنارنج رنگ صورتی و نارنجی ملای
تولد پانزده سال و چهارماهگی ام :)
به همین زودی، چهار ماه گذشت. من دختر بهارم و بهار را خیلی دوست دارم. با این حال گاهی تصمیم میگیرم عاشق پاییز باشم. که فصل تکاپو و تغییر است. معلوم است که بهار هم هست. اما هرسال بهار به نحو ناجوری به درس خواندن و آمادگی برای امتحانات آخر سال می گذرد. آنقدر که متوجه رفت و آمدش نمی شوم. نه اینکه نشوم. لذت کافی را ازش نمی برم.
نامه ای که پاییز پارسال خود چهارده سال و چندماهه ام به خود پانزده سال و چندماهه ام نوشته بود، پ
متن آهنگ دو تا ( 2 تا ) ستاره ماکان بند
وقتی چشم چشمتو میبینهمیشینه بهم میگه همونی که میخوای اینهکنارت قانونِ زندگیم اینهعاشق ترین آدمی باشم که روی زمینهیه لبخند بدهمیخوام انقد جیغ بزنیم تا که برق برههمیشه با همیم اما وقتشه خنده
ادامه مطلب
دانلود آهنگ ای رفیق ای رفیق رضا سدیدی نارفیق (کیفیت عالی mp3)
دانلود آهنگ جدید محلی از رضا سدیدی به نام ای رفیق ای رفیق رضا سدیدی نارفیق با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانهAhang ai rafigh ay rafigh az Reza Sadidi
متن آهنگ رضا سدیدی نارفیق
دیگه ساز روزگار نامهربونه آی رفیق آی رفیقرنگ آسمون ما رنگ خزونه آی رفیق آی رفیقخنجر از پشت نزن به قلب خونم آی رفیق آی رفیقهمش از مستی و جنون میخونم آی رفیق آی رفیق
دانلود آهنگ ای رفیق ای رفیق رضا سدیدی نا
یک روز می آیی که من، دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی، چشم انتظارت نیستم
یک روز می آیی که من، نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی، نه یقین، مست و خمارت نیستم
شب زنده داری می کنی، تا صبح زاری می کنی
تو بی قراری می کنی، من بی قرارت نیستم
پاییز تو سر میرسد، قدری زمستانی و بعد
گل میدهی، نو میشوی، من در بهارت نیستم
زنگارها را شسته ام، دور از کدورت های دور
آیینه ای پیش توام، اما کنارت نیستم
دور دلم دیوار نیست، انکار من دشوار نیست
اصلا “منی”در کار نیس
 هنوز هم وقتی دلم گرفته و پر از بغضم و احساس می‌کنم از آدما کتک خوردم، دلم میخواد بیام کنارت، به محض اینکه می‌شینم سرِ مزارت  سلام می‌کنم بی اختیار می‌زنم زیر گریه و همه چیز رو تعریف می‌کنم و با صبر و حوصله همیشگیت گوش می‌دی و وقتی بلند میشم که برم حداقل نصف غم هام سبک شده. من فکر میکردم نهایتِ عمرِ این کارا و مسخره بازیا ، اینکه آدما با شهدا مانوس میشن و اینا .. برای دبیرستانه یا اوایل دانشگاه! یا دیگه ته ته ش هر چی باشه برا قبل ازدواجه! ولی
رمانکده فا سی کلیک نمایید  
.    دلنویس   دلنویس. خیس.      سنندج.   مسافرخانه انقلاب.  اواسط دیماه 1398.   
      هر  هشت  ساعت. درون سرم  یک درخت. قطع میشود و  یک  لانه ی 
گنجشک  با. پنج. بچه  گنجشک.  زیر. اوار. تنه ی. درخت.  محو میشوند 

 .   
  انسان های هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند..
حتی از فاصله های دور…
از انتهای افق‌های دور و نزدیک.. انگار. جایی نوشته بود که اینها باید  در یک مدار باشند.. یک روزی .. یک جایی است  که باید با هم ، برخورد کنند… آ
هر از گاهی آدم به تنهایی نیاز داره.وقتی آدم یه جای خالی توی خودش احساس می کنه،یه خلاء،با تنهایی پر میشه.اجتماعی ترین آدم ها هم که یه لحظه یه جا بند نمیشن،گاهی به تنهایی نیاز دارن.در واقع همه گاهی به تنهایی نیاز دارن.چه خوب میشه وقتی به همچین موردی برخورد می کنیم،خودمون طرف رو تنها بذاریم.همیشه بودن یه آدم کنارت،نمی تونه حالت رو اونطور که باید خوب کنه.آدم گاهی خودش باید خوب بشه.مانع این نیاز و این باید مهم نشیم.لطفا.
دختر مجرد ِ موفقی ِ، قبلا مدرسه با هم،همکار بودیم بعدش رفت و چسبید به دفتر بیمه خودش، درآمدش فوق العادست و الان یه ماشین توپ زیر پاشه و بسیار قدرتمند در زمینه اقتصادی،ارشد حقوق و بسیار خوش فکر.با هم در تماس بودیم و رفته رفته صمیمی شدیم ،جوری که کارای تبلیغاتیشو انجام می دادم و میگفت میخوام باشی کنارم،خلاصه موج مثبتش برام زیاد بود که تونستم دوست بمونم باهاش...امروز که تماس گرفت اگه هستی بیام خونه برات سالنامه بیارم، گفتم بیا هستم....
اومد و من
دقیقاً مهم نیست چندبار زمین می‌خوری، یکبار، د‌ه‌بار، هزاربار... مهم این است که بعد هر بار زمین خوردن، بروی کنار خودت، خاک‌ها را بتکانی از روی لباست، چند بار با محبت بزنی روی شانه‌ات و بگویی: "خیلی خوب بود، من دیدم که تو تمام تلاشت را کردی، من همیشه‌ی همیشه‌ی همیشه کنارت ایستاده‌ام و دوستت دارم".
پ.ن. کتاب "خرگوش گوش داد" را بارها خواندم، نه برای لیلی، برای خودم...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
هر کجا باشی،
هستم
لحظه های با تو بودن
را نفس می کشم
چه در کنارت
چه در خیالت:))
"سروش کلهر"
کتاب منظره ها با تو عکس می گیرندشاعر: جواد منفرد

شیر شد هر کس کنارت، خط بکش بر باورشسکه را این بار برگردان به روی دیگرشدور خود چرخید، در راه تو هر کس پا گذاشتدایره فرقی ندارد این سرش با آن سرشگاه در هر حالتی یک رنگ بودن خوب نیستمثل تقویمی که با تو زرد شد سر تا سرشحال تو چون حرکت تقویم سال شمسی استاولش با روی خوش می آیی اما آخرشقهر در اوج یکی بودن هم آری ممکن استمثل روحی که نگنجد در وجود پیکرشمومنم کردی به عشق و جا زدی تکلیف چیستبر مسلمانی که ک
امشب مینویسم 
نوشتن طبق معمول همیشه باعث ارامشم میشه ... من کانال و گروه ... جای دیگه ای رو ندارم برای نوشتن ... و فقط فقط اینجامی نویسم ... ذاتا اعصاب مصاب تو گروه فعال بودن و چت کردن با دوستاممم ندارم ... ایستاگرامم هیش خبری نیس ... 
دیگه میشه پناهگاهم اینجا ... 
نمیدونم اگه اینجا رو هم ببندم دیگه کجا برم ... 
روز اولی پیام دادی انچنان ذوق کردم کلا کتابمو بستم و گوشیمو نگاه میکردم بس خوشحال شده بودم ... نمیدونم چرا واقعا ... 
همیشه قبل که تو وبلاگت کم مین
از تردید سرشار پرسیدم: جناب استاد! به نظرشما روی فرهنگ مقاومت کارکنم یا قهرمان؟ کدام حیاتی تر است؟مسئله جامعه مان کدام است؟
پرسیدند: کدام موضوع را بیشتر دوست دارید؟
پاسخ دادم: قهرمان در سینما!
فرمودند: حیاتی ترین کار دنیا الان این است که شما روی موضوع قهرمان در سینما کار کنید!

+ استاد راهنمای مودب ومتخلق ِ پایان نامه ام این روزها داور برنامه عصر جدید است. برای تسویه حساب با دانشگاه  نزدش بودم؛ گله‌مند بود از شیوه نقد کردن دوستان آشنا و غیرآش
 
میدونی ستوده ته تهش همه میرن یا خودشون با جفت پاهای خودشون میرن یا دست تقدیر اونارو ازت جدا میکنه یا همین فردا صبح چمدوناشونو ور میدارن و با یه بلیط به مقصد ناکجا اباد برای همیشه از زندگیت محو میشن یا نه ده ها سال دیگه میبینی هنوز وقت رفتنشون نرسیده بعضیا میرن دوراشونو میزنن دوباره برمیگردن بعضیا میگن بریم یه دور بزنیم باز میایم و دیگه هیچ وقت برنمیگردن ؛ ادما همینن
گاهی وقتها میگن برای همیشه کنارتیم و یه هفته بعدش ( نه یه روز کمتر نه یه رو
مست و ناهشیار به این می‌اندیشم که منحصرا در به یاد آوردن تو هشیارم. تو را تصور می‌کنم بدون این که سنگینی سر و پرتی حواس‌ام وقفه‌ای در به یاد آوردن زیبایی‌ات وارد کند. زور هیچ چیز در زندگی‌ام نمی‌تواند به تو برسد و در من، هیچ چیز نمی‌تواند دوست داشتن‌ات را به تعویق بیندازد....سال‌ها گذشته. سال‌های زیاد هم خواهد گذشت. اما من هیچ وقت از دوست داشتن‌ات دست برنخواهم داشت. این دیوار نامرئی میان ما هیچ گاه از بین نخواهد رفت. هیچ تلاشی هم برای فر
هر از گاهی آدم به تنهایی نیاز داره.وقتی آدم یه جای خالی توی خودش احساس می کنه،یه خلاء،با تنهایی پر میشه.اجتماعی ترین آدم ها هم که یه لحظه یه جا بند نمیشن،گاهی به تنهایی نیاز دارن.در واقع همه گاهی به تنهایی نیاز دارن.چه خوب میشه وقتی به همچین موردی برخورد می کنیم،خودمون طرف رو تنها بذاریم.همیشه بودن یه آدم کنارت،نمی تونه حالت رو اونطور که باید خوب کنه.آدم گاهی خودش باید خوب بشه.مانع این نیاز و این باید مهم نشیم.لطفا.
چند عکس عاشقانه میبینی
یهو یاد بوی عطرش میوفتی به طوریکه انگار کنارت نشسته
دستاشو تصور میکنی
صداشو
و بوم! تو وارد وادی نابودی شدی
بهش زنگ میزنی صدای بعد از خوابش رو که خیلی دوست داری میشنوی یه مکالمه معمولی رو پیش میبری
و خداحافظی میکنی
و گریه میکنی به اندازه یک ربع یا بیشتر بعد اشکتو پاک میکنی با سردرد مبارزه میکنی میشینی پشت میز کتابخونه و  درس میخونی و حواستو جمع میکنی که حواست جمع باشه :) 
بله تموم شدن در ثانیه نیست 
بله من اینو میدونستم 
دانلود آهنگ لری ملک محمد مسعودی لاله سر
Download Music Lori Malek Mohammad Masoudi Laleh Sar
دانلود اهنگ لاله سر از ملک محمد مسعودی با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
دانلود آهنگ محلی لرستانی ملک محمد مسعودی بنام لاله سر با بالاترین کیفیت
دانلود موزیک لاله سر ملک محمدمسعودی
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
تکست و متن آهنگ ملک محمد مسعودی لاله سر
اور بهارن او تیه لت او تیلت
سیچه وا دشت جونم هر شو نیبارن
با گل سر بهارم بی خزونه
بی تو سیم هر گلی ابو خ
مست و ناهشیار به این می‌اندیشم که منحصرا در به یاد آوردن تو هشیارم. تو را تصور می‌کنم بدون این که سنگینی سر و پرتی حواس‌ام وقفه‌ای در به یاد آوردن زیبایی‌ات وارد کند. زور هیچ چیز در زندگی‌ام نمی‌تواند به تو برسد و در من، هیچ چیز نمی‌تواند دوست داشتن‌ات را به تعویق بیندازد......سال‌ها گذشته. سال‌های زیاد هم خواهد گذشت. اما من هیچ وقت از دوست داشتن‌ات دست برنخواهم داشت. این دیوار نامرئی میان ما هیچ گاه از بین نخواهد رفت. هیچ تلاشی هم برای ف
یه عباراتی از دعاها و مناجات ها رو که قبلا فقط روخوانی می‌کردم ، بعد از ازدواج بیشتر درک میکنم. مثلا اون قسمت مناجات شعبانیه که میگه " الهی هب لی قلبا یدنیه منک شوقه. " یعنی خدایا به من دلی بده که برایت بال بال بزند. تشنه ی با تو بودن باشد، کنارت نبودن حالش را بد کند و دلش بخواهد نزدیکت شود، نزدیک و نزدیک و نزدیک تر!
پ.ن: بعضی وقتا به این فکر میکنم که وقتی دوست داشتن بندگان خدا و دوست داشته شدن از سمت اونها انقدر شیرینه، دوست داشتنِ خدا و دوست داشت
دختر که باشی
دخـــــتر که باشی میدونی اولین عشق زندگیت پــــــــــدرته...دخـــــتر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا آغوش گرم پــــــــــدرته....دخـــــتر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستات بگیری و بعدش دیگه از هیچی نترسیدستای مهربون و گرم پــــــــــدرته....دخـــــتر که باشی میدونی همه دنیا پــــــــــدرته...دخـــــتر که باشی میدونی هر جای دنیا که باشی ، چه کنارت باشه یا نباشه قویترین فرشته نگهبان زندگیتپـــــــ
داشتم به این فکر می کردم که دیگه فکر کردن به این که کجایی و با کی حرف می زنی، ناراحتم نمی کنه. یعنی هیچ حس خاصی بهم دست نمی ده وقتی مرور می کنم روابطتت و اتفاقات احتمالی رو. حتی دیگه نمی دونم دوست دارم که ازت خبری بشنوم یا نه؛ می دونی؟ این بزرگترین ضربه ایی بود که می تونستی به من، خودت و رابطمون بزنی؛ این که دیگه برام مهم نباشه چه اتفاقی میوفته و سعی نکنم تا خرابه ها رو، درست کنم. تو راست می گفتی، آدم خودخواهی بودی که من رو کنارت نگه داشتی، تا حسی
فکر میکنم به اون لحظه اصابت موشک که خلبان چکار کرد؟
مات و مبهوت بوده چند ثانیه شوک زده
ولی خودشم میفهمه کاری دیگه ازش ساخته نیست
شاید پیج میکنه تو میکروفن هواپیما و میگه: مسافرین عزیز متاسفانه یک موشک به هواپیما اصابت کرده و تا کمتر از یک دقیقه دیگه از آسمان به زمین خواهیم افتاد
و فکر میکنم اون موقع یه مامان دستای بچه اش را محکم میگیره تو چشماش نگاه میکنه و تو تکان های سخت هواپیما با لبخندی تلخ شیرین ترین دروغ رو میگه که عزیزکم نگران نباش چیز
شنیدین میگن دوچرخه‌سواری هیچ وقت یادتون نمیره؟
به عنوان کسی که بیشتر از بیست سال بود دوچرخه‌سواری نکرده بودم، این حرف رو تایید می‌کنم و دلم می‌خواد اضافه کنم که فکر نکنید همین که می‌توانید خودتون رو اون بالا نگه‌ دارید اسمش میشه دوچرخه سواری* :-|
فوق فوقش میشه روز اولی که موفق شدی تعادلت رو اون بالا حفظ کنی، نه بیشتر، دیگه دور زدن و هی توقف، هی شروع و یه نفر هم ترک سوار کنی و سرت رو بیاندازی بروی تو خیابون وسط موجی که مثل موشک از کنارت رد می
امشب ازون شباست
که دل آدم خیلی میگیره و راهی نداره وا بشه :|
کاش دل گرفتگی هم نماز آیات داشت! 
و این نماز واجب بود بر عزیزان و اطرافیانت در واقع هر کسی که تورو میشناسه و از نزدیک دیدتت  :)
نماز رو  بخونه و تو هر رکوع ش بهت یادآوری کنه که خدایی هست و ما هستیم در کنارت  پس دل گرفتن معنایی نداره 
نماز رو با سوره قدر به جای بیاره تا این گرفتگی دلتو بشوره و ببره 
البته نماز بهونه ست اصل ماجرا یه چیز دیگه ست...
اینکه یه کسی به یادت باشه و برای حال دلت دع
امشب ازون شباست
که دل آدم خیلی میگیره و راهی نداره وا بشه :|
کاش دل گرفتگی هم نماز آیات داشت! 
و این نماز واجب بود بر عزیزان و اطرافیانت در واقع هر کسی که تورو میشناسه و از نزدیک دیدتت  :)
نماز رو  بخونه و تو هر رکوع ش بهت یادآوری کنه که خدایی هست و ما هستیم در کنارت  پس دل گرفتن معنایی نداره 
نماز رو با سوره قدر به جای بیاره تا این گرفتگی دلتو بشوره و ببره 
البته نماز بهونه ست اصل ماجرا یه چیز دیگه ست...
اینکه یه کسی به یادت باشه و برای حال دلت دع
چقدر خوبه که خوشحالم و حالم خوبه :)
چقدر خوبه که کنارت فوق العاده میگذره :)
چقدر خوبه که اینقدر دوستم داری :)
چقدر خوبه که مواظبمی :)
خدا، خدا، خدا، دلم میخواد با تموم کلمه های دنیا صدات بزنم، من با تو زندگی میکنم، تو جز جز وجودم نقش بستی،من احساست میکنم، من میبینمت، خدای مهربونم، ممنونم، ممنونم، ممنونم بخاطر همه چیز :) مرسی که هر دقیقه نبات رو امتحان میکنی، مرسی که به نبات یاد دادی برای همه آدما آرزوی سلامتی و خوشبختی کنه، مرسی که قلبمو بزرگ و م
شاهد مرگ غم‌انگیز بهارم، چه کنم؟
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ 
نیست از هیچ طرف راه برون‌شد ز شبم
زلف‌افشان تو گردیده حصارم چه کنم؟ 
از ازل، ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته‌ی این ایل و تبارم چه کنم؟ 
من کزین فاصله غارت‌شده‌ی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سروکارم چه کنم؟ 
یک‌به‌یک با مژه‌هایت دل من مشغول است
میله‌های قفسم را نشمارم چه کنم؟
 
سید حسن حسینی
 
دختر با حجاب ...آرام از کنارت می گذرد ، بی صدا ...بدون جلب توجه... سیاهی، رنگ اوست و بو نداشتن ویژگی او... صورتش را نمیبینی، اما در مقابل اویی.اوست که با سکوت، با تو حرف میزند و به تو می آموزد.....اگر اهلش باشی.در اوج کرامت است و تندیس متانت..نزدیک، اما دور از دسترس...بی عشوه ولی دلربا...اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی..هر خارو خسی عاشقش نمی شود و زیباییش را هر دلی لمس نمی کند...او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند و پیش از معشوق شدن عاشق می شود...با زیرکی گوی
« تنها کسی که میتونه تو رو با خودت و آرزوهات آشتی بده، خودتی! »
چقدر به آرزوهات فکر کردی؟
.
اگر یکی از آرزوهات مهاجرت و یا سفر به کشورهای مختلف هست، ما کنارتیم تا در رسیدن به این آرزوت همراهیت کنیم.
یکی از راه های تحقق آرزوها، برداشتن قدم های درست و حساب شده هست. ما با کادری مجرب و حرفه ای، کنارت هستیم تا قدم هایی که بر می‌داری حساب شده باشه ✌
.
✳ اخذ ویزای شینگن، کانادا، استرالیا و انگلیس؛ اخذ اقامت کانادا و اروپا ✳
.
09378577757
جهت کسب اطلاعات بیش
این کلمه ی نوش دارو رو از صفحه ی مهدی پور عبادی دزدیدم 
اون اسم موزیکای جانکش و روح نواز و دیوونه کننده رو گذاشته نوش دارو 
 
یکی از دوست داشتنی تریییییییییییییییییییییییین و انرژی بخش تریییییییییییییییییییییین کارهایی که اینروزها انجامش می دهم
گوش دادن موزیک و هم خوانی و تایپ کردنشه 
بعضی اهنگا واقعا عالین 
آرامش بخشن 
انگار اصن شاعر و خوانندشون حرفای دل ادمو که یه عمری نمیتونسته بزنه برداشتن و ترانش کردن 
من ازین به بعد به اینا مثل اقا
برام هیچ حسی شبیه تو نیستکنار تو درگیر آرامشمهمین از تمام جهان کافیههمین که کنارت نفس میکشمبرام هیچ حسی شبیه تو نیستتو پایان هر جستجوی منیتماشای تو عین آرامشهتو زیباترین آرزوی منیمنو از این عذاب رها نمیکنیکنارمی به من نگاه نمیکنیتمام قلب تو به من نمیرسههمین که فکرمی برای من بسهاز این عادت باتو بودن هنوزببین لحظه لحظم کنارت خوشههمین عادت با تو بودن یه روزاگه بی تو باشم منو میکشهیه وقتایی انقدر حالم بدهکه میپرسم از هر کسی حالتویه روزایی ح
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن
بیقرارم غصه دارم تا بیاید یارمن 
فصل فصل هستی ام بوی زمستان می دهد
چشم در راه بهارم تا بیاید یارمن
من علیرغم تمام غصه های بیش و کم 
 با ولایش رهسپارم تا بیاید یار من 
نامی از دلدار در دست آن را روز و شب 
بر سر خود می گذارم تا بیاید یار من 
خلوت تنهایی ام را عطر او پر می کند 
تا که یادی زو بیارم تا بیاید یارمن 
لحظه هایم بوی عصر جمعه ها را می دهد
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن 
عزیزکم! تو را من خودم معتاد موزیک کردم. خود من، خودم را از تو گرفتم. خودم موزیک را از تو دزدیدم. سالها بعد تو پیرمردی هستی با کلاه کج، نشسته در پارک، قوز کرده بر عصا.
در سمفونی نکبت بار کلاغ های زمستان زده دنبال موسیقی میگردی. سالها بعد من پیرزنی هستم که هنوز میتواند ورزش کند. با هدفون سبزش از کنارت رد میشود، می ایستند و پاهایش را میکشد.
+ البته با توجه به لرزش دستانم، همین الان هم میتوانم پیرزن باشم. مساله اینجاست که تو هنوز یک جوان احمقی:) خاصه
این روزها کمی فکرم درگیر است
درگیر اینکه بالاخره عاشق بشویم؟ یا نه صبر کنیم کسی از راه برسد؟
خب اگر عاشق شدیم و گفتند نه، چی؟
پس حتما سهم ما از این دنیا عاشقی نیست
قرار نیست عاشق اتشین بشویم و بگوییم با یک نگاه
خب میشود عاشق شد، با یک باور،با یک عقیده و دید که عاشقی هم میچسبد
و وقتی که کنارت باشد،مال خودت باشدفهم راه و همسفرت باشد، بیشتر میچسبد این عاشقی
اما خدا کند که نگویند نه عاشقی ممنوع
دنیای عجیبی رو با خوندش تجربه کردم...
اصلا وقتی این کتابو میخونی انگار یه دنیای دیگ رو داری تجربه میکنی...
دنیایی که شاید پیش چشممون هست و ما هر روز از کنارش رد میشیم...
اما در عین حال ازش غافلیم...انقدر که وارد بازیه کثیف دنیا شدیم همه چی
رو فراموش کردیم...حتی خودمونو....هدفمونو...
اینکه باطن هرچیز مهمه...نه آرایش ظاهریش....
اینکه وارد دنیای آدم بزرگا نشی...مثه آدم بزرگا نشی....همه چی رو لمس کنی...
تجربه کنی...زندگی کنی و سرسری از کنار اتفاقا و آدمای کنارت
خب خیلی وقت بود که میرفتم دانشکده برا طرح غربالگری اما امروز خیلی فرق داشت .
فقط خدا میدونه که حضور این بشر چقدر مایه مباهاته همگانه.
انقدر امروز خندیدم که موقع تماس نفسم بند اومد و آقای غربال شونده پشت خط گفت خانم خوبید؟؟ و من میخواستم همونجا بگم اقای محترم من از خوبم بهترم.
 
خیلی تکراریه که بگم "یه عده همینکه فقط کنارت باشن کافیه" اما همینطوره.
 
مدتی بود که به این نتیجه رسیده بودم که : کسی که اگه نباشی فراموشت میکنه و یا تمایلی نداره باهات ب
چه کند با رخ پژمرده من گل به چمن ؟چه کند با دل افسرده من لاله به باغ ؟من چه دارم که برم در بر آن غیر از اشک ؟وین چه دارد که نهد بر دل من غیر از داغ ؟عمر پا بر دل من می نهد و می گذرد ...می برد مژده آزادی زندانی را ،زودتر کاش به سر منزل مقصود رسدسحری جلوه کند این شب ظلمانی را .پنجه مرگ گرفته ست گریبان امیدشمع جانم همه شب سوخته بر بالینشروح آزرده من می رمد از بوی بهاربی تو خاری ست به دل ، خنده فروردینشعمر پا بر دل من می نهد و می گذرد ...کاروانی همه افسون ،
پیوسته میگی جداشیم بهتره و ازم میخوای که همدستت هم بشم. ازت میپرسم چرا و چند دلیل منطقی و احساسی میاری. آخر دست هم میگی برو دنبال زندگیت و اگه جدا بشیم ضربه کمتر میخوریم. من که میدونم به خاطر من میخوای تن به این جدایی بدی، اما خیال کردی، من راحت به دستت نیوردم که راحت از دستت بدم. میخوام تا ابد و تا همیشه کنارت باشم؛ با هر شرایطی و با هر محدودیتی. میخوام اینقدر واست خوب باشم که همیشه بهم تکیه بدی، میخوام بدونی من همیشه کنارتم. میخوام بدونی تا اب
من چلچراغ خانه‌ی پیراهنت باشمروزی کنارت همدمت عشقت زنت باشم
ای وای فکرش را بکن بین همه خوبانآخر ببینی من فقط وصل تنت باشم
شب‌های سرد زندگی حتی اگر آیدمن همدم دردت چراغ روشنت باشم
می‌خواهم اینجا باشی و هرشب کنار تودر حال عشق و مستی و بوسیدنت باشم
من آرزویم بود جای شانه‌ات بودمیا اینکه جای دکمه‌ی پیراهنت باشم
ای کاش من حس لطیف شعر تو بودمیا کاش می‌شد بوسه‌ای بر گردنت باشم 
چیز زیادی از حضور تو نمی‌خواهممن قانعم باشی و غرق دیدنت باشم
با ا
در کمال وقار و زیباییحاج قاسم، شدی تماشاییپدر کفر را درآوردیبا ولای علی به تنهاییمالک اشترِ سپاه ولیای که چون ذوالفقار مولاییخون و یادت همیشه جاوید استتا ابد در قلوب شیداییسخت ما انتقام می گیریماز حسودان کورِ دنیاییمی رسد روز مرگ اسرائیلمی رسد لحظه ی صف آراییمثل قاسم تنت شده خونیهمچنان اکبر ارباً ارباییدست هایت بریده شد آریمثل عباس، مثل سقاییبدنت سوخته میان شرراین هم از داغ های زهراییدور از میهنی شبیه حسینشرحی از آیه ی فَدَیناییخوب شد
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن
بیقرارم غصه دارم تا بیاید یارمن 
فصل فصل هستی ام بوی زمستان می دهد
چشم در راه بهارم تا بیاید یارمن
من علیرغم تمام غصه های بیش و کم 
 با ولایش رهسپارم تا بیاید یار من 
نامی از دلدار در دست آن را روز و شب 
بر سر خود می گذارم تا بیاید یار من 
خلوت تنهایی ام را عطر او پر می کند 
تا که یادی زو بیارم تا بیاید یارمن 
لحظه هایم بوی عصر جمعه ها را می دهد
جمعه ها را می شمارم تا بیاید یارمن 
موضوعی خنده دار تر از این نیست  که بچه ی 18 19 ساله بره دنبال عشق و عشق بازی و بعدشم در فضای مجازی نمیدونم چندسالگی شون رو جشن بگیرن! دیگه حالی به آدم میمونه نه والای خاطره از ترم اول دانشگاه که دو بار تکرار شد رو میخوام بگم ولی هربار یادم میره از دسته سوتی هایی که دادم یک پست کامل درموردش می نویسم جیگرم حالم بیادمجددا میخوام کنکور بدم نمی تونم بیخیال هدفی بشم که داشتم باید تمام تلاشمو کنم به جز من و خدای خودم و مامان و بابا شخص دیگه ای نمیدونه که
کاش می‌شد می‌نشستم روز و شب را در جوارتخوش به حال خادمت هر روز می آید کنارتمن همان هستم که هر جا گفته از سادات بودهاو که از بی‌اعتباری خرج کرد از اعتبارتخسته از آزادیِ بی قیدو‌شرط و دست‌و‌پاگیرآمدم آرام باشم چند ساعت در حصارتکفش‌هایم می‌نشیند گوشه‌ای از #کفشداریتا زیارت‌نامه‌ات را بشنود از کفشدارت

ادامه مطلب
+ خوابتو دیدم ..یک روز قبل از تولدت ، دو شب قبل از مردنت .
+ پردیس عزیزم هیچکس نمیدونه من و تو چقدر با هم بودیم .. چقدر بودنمون کنار هم زیبا بود توی اون مدرسه لعنتی . امروز .. حالا که مردی خاطراتت یادم میاد غمگین تر از هر وقتی هستم .. نوشته هات رو که میخونم میفهمم چقدر دورم از اون زمان از اون خلوص و دیوانگی و پاکی. کاش بیشتر کنارت بودم ..کاش رهات نکرده بودم که برم یه جای دیگه برای پیشرفت یا هر چی..
+ فکر میکنم تو نزدیک ترین کسی هستی که تا الان مرگ اونو ازم
دفعه اولی که دیدمت گریه کردم ..هزار بار بعد از اون هم دیدم و گریه کردم ...
 مدت ها اهنگ فیلم زنگ  موبایل ام  بود .
سعید ...وقتی دم راین ایستادی و فریاد زدی، من اون ادم مستی بودم که کنارت فریاد زدم و گله کردم .همون قدر خسته ..همون قدر بی پناه ..هربار دلم خواست صبح شه و تو خانه خدا بیدار شم ...میشه بهم بگی چی شد که اروم شدی ..که  دلگیر نبودی ..که پذیرفتی ...
همیشه برام عجیبی، دوست داشتنی دست نیافتنی ..
من هزار بار ایستادم پرسیدم قرارمون این نبود ....
راستش تو ج
هروقت یک سال از ازدواج دونفر با همدیگه میگذشت مامانم میگفت خدارو شکر زندگیشون رو قلتک افتاده. یعنی بنظر مامانم و خیلی آدمای دیگه، آدما یک سال اول زندگی مشترکشون رو طبیعیه که با تنش سپری کنن و اگر بتونن اون مرحله رو پشت سر بذارن به یه ثبات نسبی میرسن و احتمال تغییر یا جهش ناگهانی در یکی از طرفین خیلی کمتر میشه. از این تغییرا که یهو یکیشون میگه احساس میکنم دیگه دوستت ندارم یا بدتر از اون، اینکه میگن من خیلی دوستت دارما ولی نمیتونم تحملت کنم و ک
هروقت یک سال از ازدواج دونفر با همدیگه میگذشت مامانم میگفت خدارو شکر زندگیشون رو قلتک افتاده. یعنی بنظر مامانم و خیلی آدمای دیگه، آدما یک سال اول زندگی مشترکشون رو طبیعیه که با تنش سپری کنن و اگر بتونن اون مرحله رو پشت سر بذارن به یه ثبات نسبی میرسن و احتمال تغییر یا جهش ناگهانی در یکی از طرفین خیلی کمتر میشه. از این تغییرا که یهو یکیشون میگه احساس میکنم دیگه دوستت ندارم یا بدتر از اون، اینکه میگن من خیلی دوستت دارما ولی نمیتونم تحملت کنم و ک
سفارشهایی برای فرزندانم:
1- اگر چه اکثر مردم پیرو هستند شما سعی کنید پیشرو باشید و هر چه در پیروی از اهلبیت علیهم السلام  سعی کنید توفیق پیشرو بودن رابیشتر نصیب خواهید برد.
2- مبارزات بروسلی را دیده ای با تمرینهای سخت بدن خود را قوی کرده آنچنان که در برابر محکم ترین ضربات تحمل دارد .فیلمهای مبارزه جکی جان را هم ببین در اکثر آنها با جاخالی حریف را خسته می‌کند، خیلی قوی نیست ولی سریع است و آسیب نمی‌بیند.
جانِ پدر در مبارزه با دشواریهای زندگی سعی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها